منصور
نویسه گردانی:
MNṢWR
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن طلحةبن طاهربن الحسین بن مصعب . و عبداﷲبن طاهر وی را حکیم آل طاهر می خواند. و او والی مرو و آمل و خوارزم بود و او را در فلسفه کتبی مشهور است و کتاب الابانة عن افعال الفلک و کتاب الوجود و کتاب الدلیل و الاستدلال و رساله ای در عدد و معدودات و کتاب المونس در موسیقی از اوست و کتاب اخیرالذکر را کندی ستوده است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
شعر منثور چیست؟
به شعری که در قالب نثر نوشته شود « شعر منثور » می گویند.
مشخصّات قالب شعر منثور:
1- برش سطور بر طبق اصول و قاع...
هباء منثور گردیدن . [ هََ ئن ْ م َ گ دَ ] (مص مرکب ) گرد و غبار شدن . هباء منثورا شدن . || کنایه از حقیر و ذلیل و خوار گردیدن .ناچیز شدن : اسک...