منصور
نویسه گردانی:
MNṢWR
منصور. [ م َ ](اِخ ) ابن مسلم بن علی بن ابی الخرجین الحلبی ، مکنی به ابونصر معروف به ابن ابی الدمیک . ادیب ، فاضل ، نحوی وشاعر بود. او را تصانیفی است و ردودی بر ابن جنی دارد از آن جمله است تتمة ما قصر فیه ابن جنی فی شرح ابیات الحماسة. (از معجم الادباء طبع مارگلیوث ج 7 ص 191).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین منصور شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین منصور شبانکاره شود.
منصور. [ م َ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین منصوربن امیرزاده شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به فُرسی منصوربن حسن شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به شمس الدین (شمس اوزجندی ) و لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 165 شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به صلاح الدین محمد منصور شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) رجوع به علی بحری ابن آبیک شود.
منصور. [ م َ ](اِخ ) رجوع به نصیرالدین ارتق ارسلان المنصور شود.
منصور. [ م َ ] (اِخ ) چهارمین و آخرین از بنی مروان در دیار بکر (472-489 هَ . ق .). (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصور. [ م َ ] (اِخ ) چهاردهمین و آخرین از ائمه ٔ صنعا در حدود 1190 هَ . ق . (یادداشت مرحوم دهخدا).