اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منگنه

نویسه گردانی: MNGNH
منگنه . [ م َگ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) معصره و جندره و جوازان و جواز وابزاری که بدان بر میوه جات و مانند آن فشار وارد می آورند تا آب آن گرفته شود و نیز ابزاری که در گرفتن روغن بزورات به کار می برند. ۞ (ناظم الاطباء). دستگاه فشردن . ماشینی که بدان دانه ها یا میوه را فشار دهند گرفتن آب یا روغن را از آنها. || ابزاری مر چاپچیان را. || آلتی برای فشردن اجسام چون پشم و پنبه و کاغذ و جزاینها. || ابزاری مر آهنگران را. (ناظم الاطباء). || ابزاری که با آن دگمه و جادگمه سازند : رواج منگنه برای تزیین منسوجات و اقمشه در کاشان و غیر آن . (المآثر و الاَّثار ص 102).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
منگنه ای . [ م َ گ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به منگنه .- تکمه ٔ منگنه ای ؛ دگمه ٔ منگنه . نوعی دگمه که از جنس پارچه ٔ لباس سازند، بدینسا...
منگنه دار. [ م َ گ َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) آنچه منگنه دارد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.