من من
نویسه گردانی:
MN MN
من من . [ م ِ م ِ ] (اِ مرکب ) حکایت صوت کسی که ندانسته ای را گوید. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به من من کردن شود.
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
جزیرهٔ مَن یا مَن (به مانکس: Ellan Vannin or Mannin)، (به انگلیسی: Isle of Man) جزیرهای با جمعیتی حدود ۸۶ هزار نفر واقع در دریای ایرلند است. پایتخت آ...
موم و خصوص من وجه یکی از نسب اربعه است.
این نسبت میان دو مفهومی برقرار است که در برخی مصادیق همپوشانی و اشتراک دارند، لکن هر یک دارای مصادیقی است که...
من تین یی لس متز. [ م ُ ل ِ م ِ ] (اِخ ) ۞ مون تین یی لس متز. مرکز بخشی است که در متز، مرکز ایالت موزل ۞ فرانسه واقع است و 26638 تن سک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جان من و جان شما. [ ن ِ م َ ن ُ ن ِ ش ُ ] (ترکیب عطفی ، صوت مرکب ) در تداول عامه یعنی سوگند بجان من و بجان شما. (شرفنامه ٔ منیری ). شما را س...
الصلوة خیر من النوم . [ اَص ْ ص َ لا ت ُ خ َ رُن ْ م ِ نَن ْ ن َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) یعنی نماز به از خواب است . جمله ای است که اهل سنت در اذ...
لایعرف هراً من بر. [ ی َ رِ ف ُ هَِ رْ رَن ْ م ِ ب ِرر ] (ع جمله ٔ فعلیه ) او نمیشناسد رنج رسان را از راحت رسان یا گربه را از موش یا نافرمانبردا...
اتقوا من غضب الحلیم . [ اِت ْ ت َ قو م ِ غ َ ض َ بِل ْ ح َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) از خشم بردباران پرهیز کنید : بر آن منگر که دریا رام باشدب...
الکل اعظم من الجزء. [ اَ ک ُل ْ ل ُ اَ ظَ م ُ م ِ نَل ْ ج ُ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) از جملات متداول در منطق ، یعنی کل از جزء بزرگتر است . رجوع ب...
لایعرف البر من الهر. [ ی َ رِ فُل ْ ب ِرْ رَ م ِ نَل ْ هَِ رر ] (ع جمله ٔ فعلیه ) میان گربه و موش فرق نمیگذارد. رجوع به لایعرف هراً من بر شو...