اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منهضم

نویسه گردانی: MNHḌM
منهضم . [ م ُ هََ ض ِ ] (ع ص ) گواره شونده . (آنندراج ). زودگوار. (از منتهی الارب ). گواریده . (یادداشت مرحوم دهخدا). طعام هضم شده و به تحلیل رفته و طعام گواراشده . (ناظم الاطباء) : اول غذا تا منهضم نگردد، دیگر زن حامله تا حمل ننهد. (سندبادنامه ص 62). || شکوفه ٔ خرما چسبیده در غلاف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
منهزم . [م ُ هََ زِ ] (ع ص ) از میان جنگ گریزنده و لشکر شکست خورده . (غیاث ) (آنندراج ). شکست خورده و شکسته شده و لشکر شکست خورده و مغلوب شده ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.