موئل
نویسه گردانی:
MWʼL
موئل . [ م َ ءِ ] (ع اِ) رهایی . || جای رهایی . جای پناه . (منتهی الارب ). ملجاء. (المنجد). اندخسواره . (دهار). مرجع. (اقرب الموارد). پناهگاه . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). ملجاء. معقل . وزر. پناه . پناهگاه . مأوی . (یادداشت مؤلف ) : ایشان را وزر و موئل و معقل و دستگیر نباشد. (تاریخ بیهق ابن فندق ص 15). || ایستادنگاه سیل . (منتهی الارب ). ایستادنگاه آب .(آنندراج ). || در اصطلاح کفشگری ، پس آهنگ ، یعنی آهنی که برای فراخ کردن کفش همراه قالب در پس کفش نهند. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به پس آهنگ شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
موئل . ۞ [ م ُ وَءْ ءِ ] (ع ص ) خداوند ستور. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). خداوند گله و رمه . (ناظم الاطباء).
مویل . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ماه رجب المرجب . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ول ) (آنندراج ). ماه رجب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ مصغر) مص...
مویل . [ م ُ وَی ْ ی ِ ] (ع اِ مصغر) صورتی از مُوَیْل در تداول عامه که مصغر مال است و به معنی مال و خواسته ٔ اندک . (از ناظم الاطباء) (از آ...
مویل . [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر با 340 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ مشگین چای و راه آن ...