اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موج موج

نویسه گردانی: MWJ MWJ
موج موج . [ م َ م َ / م ُ م ُ ] (ق مرکب ) موجها و کوهه های آب پیاپی . (ناظم الاطباء). خیزابه های پی درپی . خیزابها که یکی پس از دیگری پدید آید و حرکت کند. امواج بیشمار پیاپی و پرآشوب . آب با نره های بسیار. آب با ستونه های بسیار. آب با نوردهای بسیار. آب با شترک های بسیار. با اشترک های بسیار :
ابر بینی فوج فوج اندر هوا در تاختن
آب بینی موج موج اندر میان رودبار.

منوچهری .


از باد روی خوید چو آب است موج موج ۞
وز نوس پشت ابر چو چرغ است رنگ رنگ .

خسروانی .


وگر بیند از دردر او موج موج
سراینده را سر برآرد به اوج .

نظامی .


نفیر نهنگان درآمد به اوج
ز هر گوشه می رفت خون موج موج .

نظامی .


و رجوع به موج شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
موج به موج . [م َ ب ِ م َ / م ُ ب ِ م ُ ] (ق مرکب ) موجی پس موجی . موج در پی موج . || کنایه است از کثرت و توالی افراد و اشیاء یا حرکات مشا...
ماج و موج . [ ج ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بر وزن قاج و قوج ، بمعنی بوس و لوس باشد یعنی بوسیدن و لیسیدن چنانکه گربه کند بچه ٔ خود را. (برهان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.