اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مو دادن

نویسه گردانی: MW DʼDN
مو دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) مو فرستادن . در جوف کاغذ مو گذاشتن و برای معشوقه فرستادن به نشان آنکه تن من در هجر تو مانند موی لاغر و نحیف گشته است . (از ناظم الاطباء) :
وصف زلفش کی دل صدپاره را رو می دهد
شانه با این ربط مو می گیرد و مو می دهد.

مخلص کاشی (از آنندراج ).


و رجوع به موی دادن و مو فرستادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.