مور
نویسه گردانی:
MWR
مور. (اِ) در عبارت زیر از فارسنامه ظاهراً مخفف «مورد» است زیرا در این مورد در عبارت ترجمه ٔ طبری بلعمی نیز «مورد» آمده است : دختر گفت در زیر پهلوی من چیزی است که مرا رنج می رساند چون بدیدند ورق موری بر پهلوی او سخت شده بودو آن را مجروح کرده . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 62). ورجوع به ترجمه ٔ طبری بلعمی چ 2 گنابادی ص 895 شود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
دریاچه ٔ مور. [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ] (اِخ ) بحیره ٔ مور، میان کازرون و مور در فارس .