موسی
نویسه گردانی:
MWSY
موسی . [سا ] (اِخ ) ابن جعفر، ملقب به امام موسی کاظم ، هفتمین امام شیعیان ؛ پدر گرامی اش ، امام جعفر صادق و نام مادرش حمیده بود. به سبب شدت عبادت و پرهیزکاری ، لقب «عبد صالح » و به جهت شهرت در فروخوردن خشم ، لقب «کاظم » داشت . و شیعیان او را به «باب الحوائج » ملقب ساخته اند. در روز هفتم ماه صفر 128 هَ . ق . به دنیا آمد.و در بیست و پنجم ماه رجب 183 در زندان بغداد که به امر هارون ، خلیفه ٔ عباسی محبوس بود، رحلت فرمود و بدنش را در کاظمین به خاک سپردند. او در سراسر عمر، هدایت خلق و تقوا و پیکار با ستمگران پیشه داشت ، از این رو سالها در زندان خلفای عباسی اسیر بود. سادات «موسوی » در ایران و دیگر کشورها بدان حضرت منسوبند.
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
موسی خورنجی . [ سا خ ُ رَ / رِ ] (اِخ ) مورخ ارمنی که در نیمه ٔ دوم سده ٔ پنجم میلادی می زیسته است . موسی خورن . موسی خورنی . (یادداشت مؤلف ...
پنج سفر موسی . [ پ َ س ِ رِ ] (اِخ ) کتاب های پنجگانه ای است که در اول مجلد عهد عتیق واقع است و این قسم از کتاب مقدس را در2 تو 34:14 «کتاب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی موسی خانی . [ ع َ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت ، بخش فریمان ، شهرستان مشهد. دارای 148 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشو...
ام القصب موسی . [ اُم ْ مُل ْ ق َ ص َ سا ] (اِخ ) ده کوچکی است از جزیره ٔ صلبوخ شهرستان آبادان . رجوع به بحریه سلیمانیه شود.
امل قصب موسی . [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان آبادان با طول جغرافیایی 48 درجه و 13 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 30 درجه و 5 دقیقه . (از فرهنگ ...
موسی قلی کندی . [ سا ق ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدیان بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 5 هزارگزی جنوب خاوری خوی با 100 تن سکنه . آ...
ابه ٔ موسی خان . [ اُب ْ ب َ ی ِ سا ] (اِخ ) ابّه ای است بصحرای اترک ، واقع در شمال غربی اُبه ٔ چاروا.
قلعه موسی خان . [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن ، واقع در 67هزارگزی جنوب خاوری داران و 6هزارگزی راه...
موسی عربی لری . [ سا ع َ رَ ل ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در 5 هزارگزی خاوری فهلیان با 160 ...