موسی
نویسه گردانی:
MWSY
موسی . [سا ] (اِخ ) ابن جعفر، ملقب به امام موسی کاظم ، هفتمین امام شیعیان ؛ پدر گرامی اش ، امام جعفر صادق و نام مادرش حمیده بود. به سبب شدت عبادت و پرهیزکاری ، لقب «عبد صالح » و به جهت شهرت در فروخوردن خشم ، لقب «کاظم » داشت . و شیعیان او را به «باب الحوائج » ملقب ساخته اند. در روز هفتم ماه صفر 128 هَ . ق . به دنیا آمد.و در بیست و پنجم ماه رجب 183 در زندان بغداد که به امر هارون ، خلیفه ٔ عباسی محبوس بود، رحلت فرمود و بدنش را در کاظمین به خاک سپردند. او در سراسر عمر، هدایت خلق و تقوا و پیکار با ستمگران پیشه داشت ، از این رو سالها در زندان خلفای عباسی اسیر بود. سادات «موسوی » در ایران و دیگر کشورها بدان حضرت منسوبند.
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یسار ۞ مدنی معروف به موسی شهوات و مکنی به ابومحمد شاعری از موالی تمیم بن مره بالولاء و از مردم آذربایجان و معا...
موسی . [ سا] (اِخ ) ابن یوسف بن احمد ایوبی انصاری نعمانی شافعی ، مکنی به ایوب و ملقب به شرف الدین ، مورخ و قاضی از مردم دمشق بود. به سا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یوسف بن سیار شیرازی ، مکنی به ابوماهر، از جمله ٔ حکمای بزرگ و افاضل اطباست که در معالجه ٔ بیماران سخت ماهر و خود ا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یونس بن محمدبن منعةبن مالک عقیلی ، مکنی به ابوالفتح و ملقب به کمال الدین موصلی متولد و متوفی در موصل (551-639 ه...
موسی . [ سا ] (اِخ ) نواده ٔ بایدوخان (694 هَ . ق .) و یازدهمین از ایلخانان ایران است که پس از ارپاگاون به سلطنت رسیده و از شوال تا 14 ذی ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) نوبختی ، از نقله و مترجمان ایرانی و او برای داودبن عبداﷲبن حمید ترجمه می کرده است . (از ترجمه ٔ لکلرک ابن البیطار ج 1 ص ...
موسی . [ سا ](اِخ ) هادی بن محمدالمهدی بن منصور دوانیقی ، چهارمین خلیفه ٔ عباسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هادی شود.
موسی. (ا)، (زبان مازنی)، کونی.
مؤسی . [ م ُ ءَس ْ سی ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأسیة. تعزیت دهنده . تسلی دهنده .