موسی
نویسه گردانی:
MWSY
موسی . [سا ] (اِخ ) ابن محمدبن امین بن هارون الرشید، ملقب به الناطق بالحق ، ولیعهد امین . حمداﷲ مستوفی گوید: محمدبن امین نام مأمون و مؤتمن از خطبه بیفکند و پسر خود موسی را ولی عهد کرد و چون او هنوز به نو در سخن می آمد او را، «الناطق بالحق » لقب کرد. (تاریخ گزیده ص 308). موسی به سال 190 هَ . ق . متولد شد. او از سوی پدر به ولیعهدی برگزیده شد و لقب «الناطق بالحق » گرفت ، ولی با پیروزی مأمون بر امین و کشته شدن امین ، موسی در نزد مادربزرگ خود زبیده ٔ بنت جعفر زندگی کردتا در سال 209 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن قاضی محمود رومی معروف به قاضی زاده و موسی چلپی و ملقب به صلاح الدین ، از دانشمندان نامی علوم ریاضی و نج...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی یوسفی ، ملقب به عمادالدین (696 - 759 هَ . ق .) مورخ و عارف به علوم جنگ و آلات حرب بود. از آثار اوست ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد تبریزی حنفی معروف به ابن امیرالحاج متوفی به سال 733 هَ. ق . از نویسندگان قرن هشتم ، او راست : شرح بدیعالنظا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد ملک عادل بن ابوبکر محمدبن ایوب معروف به اشرف و ملقب به مظفرالدین و مکنی به ابوالفتح (578 - 635 هَ . ق .) ا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مهدی بن منصور خلیفه ٔ عباسی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به هادی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هادی شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مهنابن عیسی بن مهنابن مانع طائی ملقب به مظفرالدین ، رئیس آل فضل فرمانروایان بادیةالشام بود. پس از پدر به سال 73...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن میمون بن عبداﷲ قرطبی اندلسی اسرائیلی ، مکنی به ابوعمران (529-601 هَ . ق .). یهودیان به زبان خود او را (ابی موشه بن ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن نصیر لخمی بالولاءالاعرج ، مکنی به ابوعبدالرحمان ، تابعی و فاتح افریقا و اندلس و متوفی ̍ به سال 98 هَ . ق . به وادی ا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن هارون الاصم ملقب به بنی [ ب ُ ن ن ی ی ] محدث بود. (از یادداشت مؤلف ).
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یحیی بن خالد برمکی ، از رجال دولت عباسی و امیر سند بود. او نخست با غسان بن عباد در سرزمین هند سر می کرد. مأمون به ...