گفتگو درباره واژه گزارش تخلف موسیجه وار نویسه گردانی: MWSYJH WʼR موسیجه وار. [ ج َ / ج ِ ] (ص مرکب ) مانند موسیجه . همچون موسیجه . || که آوازی چون موسیجه دارد. || نالان . ناله کنان . (از یادداشت مؤلف ) : چون بود سیمرغ جانش آشکارموسی از دهشت شود موسیجه وار.عطار. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود