اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موسیقار زدن

نویسه گردانی: MWSYQAR ZDN
موسیقار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) ساز زدن . نواختن ساز موسیقار :
خه خه ای موسیجه ٔ موسی صفت
خیز و موسیقار زن در معرفت .

عطار.


و رجوع به موسیقار شود.
- راه موسیقار زدن ؛ نوای موسیقار نواختن . آهنگ موسیقار زدن :
کمانچه آه موسی وار می زد
مغنی راه موسیقار می زد.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.