موفق الدین
نویسه گردانی:
MWFQ ʼLDYN
موفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن عباس ، مکنی به ابوطاهر و معروف به ابن برخش ، از مردمان واسط و از بزرگان ادباو شعرا و فضلا و اطبای نامی معاصر المسترشد باﷲ عباسی بود. و گویند خاصیت گیاه معروف مازریون را در معالجه و بهبود مرض استسقا او کشف کرد. از اشعار اوست :
یا عالماً این شوی رجله
اجری من العلم ینابیعا
لم عندک الاعمار موصولة
یضحی و یمسی الرزق مقطوعا.
یعنی ای دانشوری که هرجا قدم گذاری چشمه ٔ علم جوشش گیرد. چگونه است که در خدمت تو سلسله ٔ زندگانی و عمرها پیوسته می گردد ولی رشته ٔ ارزاق گسیخته می شود. (از نامه ٔدانشوران ج 1 صص 193-194).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
موفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) ابوشاکربن ابی سلیمان داودبن متی بن ابی المعین بن ابی فانه طبیب . رجوع به ابوشاکر... شود.
موفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) عبداﷲبن احمدبن محمدبن قدامة. رجوع به ابن قدامة موفق الدین شود.
موفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) ابن طبرزد. رجوع به ابن طبرزد موفق الدین شود.
موفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) عبدالغفار صاحب الجیش از ممدوحان خاقانی شروانی و از رجال قرن ششم هجری است : بگزیده ٔ حق موفق ا...