مول کردن
نویسه گردانی:
MWL KRDN
مول کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زناکاری کردن . از مردی به طرز نامشروع بار گرفتن . طفل حرامزاده به دنیا آوردن زن . (فرهنگ لغات عامیانه ). و رجوع به مول شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید ر...