موم . (ع اِ)
۞ جرجس . (منتهی الارب ). شمع. (منتهی الارب ) (دهار) (اختیارات بدیعی ). روغن عسل . (آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به موم (لغت فارسی ) شود. || افزاری است مر جولاهان را که در آن رشته نهند و بافند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ابزاری مر جولاهگان را که مکو گویند. (ناظم الاطباء). || افزاری است مر کفشگران را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برسام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (از المعرب جوالیقی ص
312). علت برسام . (مهذب الاسماء). برسام . مرض برسام . ذات الجنب . (یادداشت مؤلف ). || سخت ترین چیچک
۞ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).