اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موم جامه

نویسه گردانی: MWM JAMH
موم جامه . [ جا م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) پارچه ٔ مومی شده و به موم اندودشده و مشمع. (ناظم الاطباء). جامه ای که به موم چرب کرده باشند. (آنندراج ). پارچه که به موم آغشته کنند تا رطوبت و آب در آن نفوذ نکند و از آن روپوش نظیر بارانی یا لفاف چیزی سازند :
اگر موم جامه نکردی به بر
شدی ازنم بارش گریه تر.

ملاطغرا (از آنندراج ).


فرستد سوی او قیصر چو نامه
کند از پرده ٔ دل موم جامه .

محمدقلی سلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.