مؤمن . [ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) سبزواری . از معاصران تقی اوحدی و از گویندگان قرن یازدهم هجری بود. از اوست :
اول همه جام آشنایی دادی
آخر ز پی اش زهر جدایی دادی
چون کشته شدم نگفتی این کشته ٔ کیست
داد از تو که داد بیوفایی دادی .
(از قاموس الاعلام ترکی ) (از فرهنگ سخنوران ).