اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موی تافتن

نویسه گردانی: MWY TAFTN
موی تافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) موی تابیدن . مو تافتن . تافتن گیسو. تاب دادن زلف . (از یادداشت مؤلف ) :
به موی تافته پای دلم فروبستی
چو موی تافتی ای نیکبخت روی متاب .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.