موی ریختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) مو ریختن . ریختن موی سر و صورت انسان . ریختن موی تن جانوران . ریختن موی بر اثر پیری یا بیماری . (از یادداشت مؤلف )
: از دهان تو همی آید فژاک
پیر گشتی ریخت مویت از هباک .
طیان .
|| ترسیدن . هراسیدن . سخت واهمه داشتن از کسی . ترس داشتن از کسی . (یادداشت مؤلف ).