موی کندن
نویسه گردانی:
MWY KNDN
موی کندن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) انتعاش . هرلمه . (یادداشت مؤلف ). به علامت عزا یا غمی موی کندن زنان . بر اثر مصیبتی عظیم موی سر و ریش برکندن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.