مهالبة
نویسه گردانی:
MHALB
مهالبة. [ م َ ل ِ ب َ ] (اِخ ) بطنی از اعراب که از اولاد مهلب شاعرند. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). قومی از اولادمهلب بن ابی صفرة، که به پهلوانی و دلاوری و بخشندگی نامورند. (از اقرب الموارد). و رجوع به آل مهلب شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
محالبة. [ م ُ ل َ ب َ ] (ع مص ) یاری دادن کسی را در شیر دوشیدن . (منتهی الارب ). معاونة. (تاج المصادر بیهقی ). || حلب [ ح َ/ ح َ ل َ ] . احتل...
محال به . [ م ُ لُن ْ ب ِه ْ ] (ع ص مرکب ) آنچه که موضوع حواله واقع میشود.