اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهدی

نویسه گردانی: MHDY
مهدی . [ م َ ] (اِخ ) شیخ محمد احمدبن سیدعبداﷲ، معروف به مهدی (متمهدی ) (1843-1885 م .). در حدود سال 1880 م . ادعای مهدویت کرد و در سودان علیه مصر و انگلستان قیام نمود و یاران او به زودی در 1885 شهر خرطوم را متصرف شدند و ویران کردند. خود وی در همان سال در ام درمان درگذشت و پیروانش را لرد کیچنر فرمانده قوای مصر و انگلیس در 1898 شکست داد. و رجوع به مهدویت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
مهدی آباد. [م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. دارای 154 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
مهدی آباد. [ م ِ] (اِخ ) دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . دارای 332 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
مهدی آباد.[ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد. دارای 653 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
مهدی قمی . [ م َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) فرزند حیدرخان شاعر بودو در اصفهان تجارت می کرد (قرن دوازدهم ). از اوست :آسوده نیست هیچ دل از خشم و جنگ تو...
مهدی محله . [ م ِ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان فومن . دارای 74 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
مهدی محله . [ م ِ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش . دارای 315 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
مهدی اسدی در سال 1370 دیده به جهان گشوده ایشان دارای مدرک دیپلم کامپیوتر می باشد
مهدی بهار، در سال 1299 خورشیدی در مشهد متولد شد. وی فرزند محمدجواد از مردان مشروطه‌خواه مشهد بود که چندین دوره به نمایندگی مجلس اوایل مشروطه از طرف مر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مهدی سحابی (۱۳۲۳ در قزوین - ۱۸ آبان ۱۳۸۸[۱] در پاریس) نقاش، مجسمه‌ساز، نویسنده، عکاس و مترجم ایرانی بود.[۲] او بیشتر به خاطر ترجمه مجموعهٔ در جستجوی ز...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۰ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.