گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مه گرفتن نویسه گردانی: MH GRFTN مه گرفتن . [ م َه ْگ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ماه گرفتن . خسوف : کنون نگاه کنم سوی مه که مه بگرفت چو مه گرفت بدو بیشتر کنند نگاه . فرخی .رجوع به ماه گرفتن و خسوف شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود