اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهلة

نویسه گردانی: MHL
مهلة. [ م ُ ل َ ] (ع اِ) قطران تنک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مُهل . || آمادگی . (منتهی الارب ). عدة. (اقرب الموارد). || درنگ و آهستگی . گویند: اخذ علی فلان المهلة؛ یعنی پیشی گرفت از وی در سن و سال یا در ادب و آرامش وآهستگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زمان . اسم است از امهال . (منتهی الارب ). صاحب آنندراج گوید با لفظ رفتن و داشتن و دادن مستعمل است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
طالش محله ٔ مارکو. [ ل ِ م َ ح َل ْ ل َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش رامسر شهرستان شهسوار. در 8/5 هزارگزی جنوب خاوری رامسرو 3 هزا...
تالش محله ٔ مارکو. [ ل ِ / ل َ م َح َل ْ ل َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به طالش محله ٔ مارکو شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.