اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهموم

نویسه گردانی: MHMWM
مهموم .[ م َ ] (ع ص ) اندوهگین . (غیاث ). محزون . دلتنگ . حزین . غمین . غمنده . غمگن . غمگین . اندوهکن . مغموم . دل افگار. گرفته . گرفته خاطر. غمزده . || گداخته .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
محموم . [ م َ ] (ع ص ) تب گرفته . (مهذب الاسماء). تب دار. (یادداشت مرحوم دهخدا): خطی چون دستگاه کفشگران پریشان عبارتی چون هذیان محموم نا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.