مهندس
نویسه گردانی:
MHNDS
مهندس . [ م ُهََ دِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالکریم بن عبدالرحمان حارثی دمشقی ، ملقب به مؤیدالدین و مکنی به ابوالفضل . عالم در هندسه و طب بود. در دمشق متولد شد، ابتدا به نجاری پرداخت و سپس هندسه و ریاضیات خواند و در علم افلاک و زیجها مطالعه نمود. آنگاه به علم طب روی آورد و مدتی در مصر بسر برد و به سال 599 هَ . ق . در سن حدود هفتاد سالگی در دمشق درگذشت . او را کتابهایی است از جمله : معرفة رمزالتقویم ، الحروب و السیاسة، الادویةالمفردة، مختصرالاغانی . (از الاعلام زرکلی ج 7 ص 84).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مهندس . [ م ُ هََ دِ ] (معرب ، ص ، اِ) (معرب از اندازه ٔ فارسی ) مهندز. اندازه گیرنده . (غیاث ). تقدیرکننده . (مهذب الاسماء) محاسب . شماردار. مقدر : ...
هنداسگر، شماردار ( هنداسَه، در پارسی کهن همان اندازه است که هندسه هم از آن میاید)
مهندس پیشه . [ م ُ هََ دِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) که مهندسی پیشه دارد. دارای شغل مهندسی . رجوع به مهندس شود.
مهندس پیشگان . [ م ُ هََ دِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) ج ِ مهندس پیشه . کسانی که پیشه ٔ مهندسی دارند : این مهندس پیشگان را بین که اندر باغ و راغ ص...