اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میان پاچه

نویسه گردانی: MYAN PACH
میان پاچه . [ یام ْ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) وسط پاچه . || میان پا.میان پای . (ناظم الاطباء). میان دو ران :
میلم به میان پاچه ٔ او بیش کشد
زیرا که میان پاچه ز کس تنگ تر است .

میرم شاه .


در نامه ٔ اعمال تو چیزی نبود
جز حرف میان پاچه و سرگیری و غرق .

حکیم شفایی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.