می دوست . [ م َ
/ م ِ ] (ص مرکب ) باده پرست . می پرست . می باره که میگساری را دوست دارد
: فرسته کسی ساز دانش پذیر
نهان بین و پاسخ ده و یادگیر...
نه دوروی باید نه پیکارجوی
نه می دوست از دل نه بسیارگوی
۞ .
اسدی (گرشاسبنامه ص 266).
و رجوع به می پرست شود.