اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میر

نویسه گردانی: MYR
میر. (اِخ )دهی است از دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران ،واقع در سر راه عمومی طالقان به قزوین و 24هزارگزی باختر شهرک . با 1116 تن جمعیت . آب آن از چشمه و رود شاهرود و راه آن ماشین رو است . سکنه ٔ این ده فقط در تابستان چند ماهی به این آبادی می آیند و در بقیه ٔ ایام سال در شهرهای تهران ، چالوس ، شهسوار، نوشهر و سایرنقاط مازندران به کارگری و کارمندی و کسب مشغولند واکثر در آن شهرها ساکن شده اند و در زمستان بیش از صد نفر در ده نیست . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
میرمهدی هاشمی قرمزی (زادهٔ ۱۶ آذر ۱۳۲۵) بازیگر، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی است. او برای بازی در فیلم‌های دو فیلم با یک بلیط (۱۳۶۹)، آلزایمر (۱۳۸...
حسین آباد میر ابوطالب . [ ح ُ س ِ دِ اَ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 54هزارگزی جنوب خاوری خوسف و...
مئر. [ م َ ءِ / م ِ ءَ ] (ع ص ) (از «م ٔر») مفسد و فتنه انگیز. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مئر. [ م ِءَ ] (ع اِ) (از «م ٔر») ج ِ مِئرَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مئرة شود.
مئر. [ م َ ءِ ] (ع ص ) (از «م ٔر») امر مئر؛ کار دشوار و سخت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مئر. [م ِ ءَرر ] (ع ص ) (از «ارر») بسیار جماع کننده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). بسیار چالشکر با زنان . (یادداشت به...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.