گفتگو درباره واژه گزارش تخلف میراث ستان نویسه گردانی: MYRʼṮ STAN میراث ستان . [ س ِ ] (نف مرکب ) میراث ستاننده . میراث گیر. میراث بر. ارث بر. وارث . میراث گیرنده : منصوبه گشای بیم و امیدمیراث ستان ماه و خورشید. نظامی .میراث ستان هفت کشورمنصوبه گشای چارگوهر.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود