گفتگو درباره واژه گزارش تخلف می زدگی نویسه گردانی: MY ZDGY می زدگی . [ م َ / م ِ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) صفت و حالت می زده . شراب زدگی . (یادداشت مؤلف ). مخموری . مستی : به پنجشنبه که روز خمار می زدگی است چو تلخ باده خوری راحتت فزاید ۞ خود. منوچهری .و رجوع به می زده شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود