اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

می گساریدن

نویسه گردانی: MY GSARYDN
می گساریدن . [ م َ / م ِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) می گساردن . باده گساری کردن . شراب خوردن . می خوردن . باده خوردن :
خور به شادی روزگار نوبهار
می گسار اندر تکوک شاهوار.

رودکی .


|| ساقیگری کردن . شراب به دور درآوردن در مجلس تا مجلسیان بنوشند. و رجوع به می گساردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.