گفتگو درباره واژه گزارش تخلف میگون نویسه گردانی: MYGWN میگون . [م َ / م ِ ] (ص مرکب ) به رنگ می . سرخ همچون شراب . که چون شراب سرخ باشد. آنچه رنگ شراب دارد : نه نه می نگیرم که میگون سرشکم که خود زین می کم بها می گریزم . خاقانی .هر دم به یاد آن لب میگون و چشم مست از خلوتم به خانه ٔ خمار می کشی .حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی میگون میگون . [ م ِ ] (اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان رودبار قصران بخش افجه ٔ شهرستان تهران ، واقع در 25هزارگزی شمال افجه کنار راه شوسه ٔ شمشک به ت... میگون مِیگون یکی از مناطق گردشگری شهر اوشان، فشم، میگون در استان تهران است. مردم میگون به گویش قصرانی زبان مازندرانی[۱] صحبت می کنند. میگون در لغت از دو کلم... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود