مینو. (اِ) آبگینه ٔ سفید و الوان . (ناظم الاطباء) (برهان ). آبگینه ٔ سفید و رنگین که به زیورها بکار برند و آن را مینا نیز گویند. (غیاث ). مینا. (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به مینا شود. || زبرجد. (ناظم الاطباء) (برهان ). || زمرد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ) (غیاث ) (جهانگیری )
: زبرجد به خروارو مینو به من
ورقهای زر درعهای سفن .
نظامی .
-
چرخ مینو ؛ چرخ زمردرنگ . (آنندراج ). آسمان . چرخ مینا. (فرهنگ نظام ). چرخ سبز. (رشیدی ). چرخ مینائی
: شود یک نیمه شرقی مرتفع زو
در آن دور از افق بر چرخ مینو.
دقایق فیروزشاهی (از جهانگیری ).