گفتگو درباره واژه گزارش تخلف میوه افشاندن نویسه گردانی: MYWH ʼFŠANDN میوه افشاندن . [ می وَ / وِ اَ دَ ] (مص مرکب ) میوه فشاندن . میوه دادن . (یادداشت مؤلف ) : شاخ دولت به نزد خاقانی میوه افشاندنش نمی ارزد. خاقانی .و رجوع به میوه و میوه فشاندن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود