گفتگو درباره واژه گزارش تخلف میوه خور نویسه گردانی: MYWH ḴWR میوه خور. [ می وَ / وِ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) میوه خوار. میوه خورنده . (یادداشت مؤلف ) : چو دور افتد از میوه خور میوه دارچه خرما بود نخل بن را چه خار. نظامی .و رجوع به میوه ومیوه خوار شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود