اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میهمان خانه

نویسه گردانی: MYHMAN ḴANH
میهمان خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مهمانخانه . مهمانسرا. مهمانسرای . میهمانسرا. میهمانسرای . مسافرخانه . مضیف . (یادداشت مؤلف ) :
یکی میهمان خانه برخاسته ست
تو مهمان جهان خوان آراسته ست .

اسدی .


میهمان خانه ای مهیا داشت
کز ثری روی در ثریا داشت .

نظامی .


ز بی وثاقی وبی خانگی همی باشم
گهی به مسجد و گاهی به میهمان خانه .

اثیرالدین اومانی .


و رجوع به مهمانخانه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.