اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نائب مناب

نویسه گردانی: NAʼB MNAB
نائب مناب . [ ءِ م َ ] (ص مرکب ) جانشین . خلیفه . قائم مقام . (ناظم الاطباء) : و ما ضامن و صاحب عهد شدیم ازجانب امیرالمؤمنین و عامل او فلان بن فلان و آن کسی که قایم مقام و نائب مناب او باشد. (تاریخ قم ص 152).
بود سنان تو نائب مناب صد فتنه
شود حسام تو قائم مقام صد طوفان .

وحشی .


ماه او نائب مناب آفتاب
انجمش قائم مقام ماهتاب .

صهبا.


رجوع به نائب و نایب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نایب مناب . [ ی ِ م َ ] (ص مرکب ) جانشین . خلیفه . قائم مقام . (از ناظم الاطباء). رجوع به نائب مناب شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.