اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناامید شدن

نویسه گردانی: NAʼMYD ŠDN
ناامید شدن . [ اُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دست شستن . سرخوردن . امید بریدن . قنوط. خیبت . اِتئاس . نومید شدن . یأس . استیآس . اَیس . اِبلاس . مأیوس شدن :
تنش تیره و روی و مویش سپید
چو دیدش دل سام شد ناامید.

فردوسی .


بیامد بنزدیک پیل سپید
شهنشاه چین شد ز جان ناامید.

فردوسی .


چنین پاسخش داد دیو سپید
که از روزگاران مشو ناامید.

فردوسی .


موی سپید چیست ندانی نشان مرگ
زیرا که هر که دید ز خود ناامید شد.

جمال الدین اصفهانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.