اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناامید گشتن

نویسه گردانی: NAʼMYD GŠTN
ناامید گشتن . [ اُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) ناامید شدن :
چو گشتم ز گفتار او ناامید
شدم لاجرم تیره روز سپید.

فردوسی .


که گر او نشستی به خون دست خویش
نگه داشتی دین و آئین و کیش
نکردی به خون سرخ ریش سپید
نگشتی ز بوم و ز بر ناامید.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.