اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناپاک تن

نویسه گردانی: NAPAK TN
ناپاک تن . [ ت َ ] (ص مرکب ) ناپارسا. بی عفت . ناپرهیزگار. بدکاره :
شد آن جادوی زشت و ناپاک تن
به نزد زریر آن سر انجمن .

دقیقی .


که آرمت با دخت ناپاک تن
کشم زارتان بر سر انجمن .

فردوسی .


بگفت ای نگون بخت بدبخت زن
خطاکار ناپاک و ناپاک تن .

(قصص ؟).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.