اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناپاک مرد

نویسه گردانی: NAPAK MRD
ناپاک مرد. [ م َ ] (ص مرکب ) طالح . بدکردار. مقابل پاکمرد به معنی صالح :
خروشید گرسیوزآنگه به درد
که ای خویش نشناس ناپاکمرد.

فردوسی .


فرستاده را گفت رو باز گرد
بگویش که ای خیره ناپاکمرد.

فردوسی .


از آن روزبانان ناپاکمرد
تنی چند روزی بدو باز خورد.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.