اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناخن انداختن

نویسه گردانی: NAḴN ʼNDʼḴTN
ناخن انداختن . [ خ ُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) ناخن رساندن بر ساز و امثال آن . پنجه بر تار و رباب و چنگ زدن :
ذره و خورشید گر در رقص آید دور نیست
ناخن مضراب بر تار رباب انداختیم .

ابونصرنصیرای بدخشانی (از آنندراج ).


|| ناخن گرفتن . به ضرب چوب ناخن دست و پای کسی را انداختن . رجوع به ناخن گرفتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.