اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناخن بگرفته بودن

نویسه گردانی: NAḴN BGRFTH BWDN
ناخن بگرفته بودن . [ خ ُ ن ِ ب ِ رِ ت َ / ت ِ دَ ] (مص مرکب ) ناخن بگرفته بودن کسی را، کنایه از بی ارزشی و بی اهمیتی . ناخن گرفته ٔ کسی بودن . رجوع به ناخن گرفته شود :
ماه نو ناخن بگرفته بود
هر کجا هست نشان ابرو.

نصیرای بدخشانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.