اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناخن به دل شکستن

نویسه گردانی: NAḴN BH DL ŠKSTN
ناخن به دل شکستن . [ خ ُ ب ِ دِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تصرف کردن در مزاج . (بهار عجم ) (آنندراج ). اثر کردن . || آزار رساندن :
گر گوش او به ناله ٔ من نیست در چمن
ناخن که اینقدر بدل گل شکسته است ؟

محمدقلی سلیم (از آنندراج و بهار عجم ).


رجوع به ناخن به جگر شکستن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.