گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناخنه دار نویسه گردانی: NAḴNH DʼR ناخنه دار. [ خ ُ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) که به ناخنه مبتلاست . که در چشم ناخنه دارد. || چشمی که ناخنه دارد. چشمی که مبتلا به مرض ناخنه است : چشم شرع از شماست ناخنه داربر سر ناخنه سبل منهید.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود