گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نادیده گوی نویسه گردانی: NADYDH GWY نادیده گوی . [ دی دَ / دِ ] (نف مرکب ) کسی که امری نامشهود رابازگو کند : فروگفت از این شیوه نادیده گوی نبیند هنر دیده ٔ عیب جوی .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود