نارو
نویسه گردانی:
NARW
نارو. (اِخ ) نام جزیره ای است در بحر کاهل که در تحت حکومت نیوزیلند است . (فرهنگ نظام ).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نارو. (اِ) پرنده ای است خوش آواز مانند بلبل . جَل . (برهان قاطع) (از شعوری ). ناروه . (حاشیه ٔ برهان قاطعدکتر معین ) ۞ : نارو بنارون بر ساری ب...
نارو. (اِ) اسم سنبل الطیب است . (فرهنگ نظام از محیط اعظم ).
نارو.[ رِو ] (اِخ ) ۞ نارِف . رودی است از شعب رودخانه ٔ بوگ ۞ در لهستان که 479هزار گز طول دارد. جنگ معروف روس و آلمان در سال 1915 م . د...
نارو. [ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) فریب دادن و مکر کردن . با لفظ زدن نارو زدن گفته می شود. مرکب از «نا» و«رو» است . (فرهنگ نظام ). و رجوع به نارو ...
نارو زدن . [ رَ / رُو زَ دَ ] (مص مرکب ) نارفاقتی کردن . شرط رفاقت به جای نیاوردن . خیانت ورزیدن . تقلب کردن . فریب دادن .- نارو زدن به کسی...
نارو خوردن . [رَ / رُو خوَرْ / خُر دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، یکدستی خوردن . نارفاقتی دیدن . اغفال شدن . فریب خوردن .